Embassy of Iran in Manila

هموطنان فرزانه و جوانمرد توجه کنند / friendly advice
بنده هر چه گفته ازین سفارت منحوس خودم با چشمان خودم دیده ام از سال ۱۹۷۹...
هزاران ایرانی دیگر هم دیده اند. چه سودی می برم از تهمت ناروا؟ چه سودی می برم از دروغ گفتن دربن مورد بخصوص؟
کدام ایرانی بر علیه هموطنان خود بلند می شود اگر اینها آدم بودند؟
حتی قبل از تشکیل سپاه پاسداران نکبت درین کشور و سفارت پاسدار گذاشته بودند. با ریش و پشم و ریخت های بد ترکیب.

حتی قبل از اینکه بعضی از شما متولد بشوید درین جا لباس شخصی بوده. بخداوند متعال . به وجدان پاک هر انسان که درین کشور پاسدار و لباس شخصی بوده با موتو سیکلیت.

سر دسته آنها بنام احمد مخملی مادر........فلان فلان.....همین کارکنان قدیمی بخش فرهنگی. همین جناب صمدی و واعظی و دیگران.

اینها ۳۰۰ نفر را از خانواده و کاشانه بخارج فراری دادند. عده ای هم بسازمان ملل در مکاتی پناه بردند از چاقو کشان جاهل سفارت. خب بروید بپرسید ببینید ما دروغ گفته ایم؟

از مردم مسن فیلیپین بپرسید؟

انجمنی هم درست کرده بودند به رهبری مردکه ای بنام شیخ محمود....همین آقا دستور می داد بچه ها را با چاقو بزنند. اکنون هم این شیخ محمود جاکش همین جاست. و دارد یواش یواش رنگ عوض می کند که انگار او نبوده این پفیوز پیاره بد ترکیب.

البته زدیم و عده ای ازشان را اخراج کردیم با پس گردن.

اما خب حادثه انجام شده و چند نفر را هم کشته اند. پس چرا ایران بآنها شغل داده؟
خب همین کارکنان امروز این سفارت خب از همان قماشند.....

البته این سفیر جدید محمدی می گویند مرد منطقی و با وجدانی است. و چند نفر آدم خوب ایشان را معرفی کرده اند. و در نتیجه ایشان انسان بهتری است.......من اگر هنوز دست به اقدامی نزده ام بخاطر امنیت فکر این سفیر است. بخداوند سوگند که چه تصمیمی گرفته ام که در روزنامه ها خواهید خواند..

اهل خالی بندی هم نیستم و چند باز هم دست بکارهائی زده ام. گردن کلفت هم بخدا نیستم اما زندگی ما را متلاشی کرده اند. و اکنون هم شخص نامرد و مزدوری را فرستاده اند تا فتنه ایجاد بکند. نامش غلامرضا سپاسی است.

این پدر سوخته در تمام کار هایخلاف بوده و بنده ۳۴ سالست ایشان را می شناسم.

و شما کارکنان سفارت ایشان را وکیل خود کرده اید....

من که با سفارت کاری ندارم و ضد این حکومت هست و رابطه ای با این سفارت ندارم. فقط مشکلی داشتم در مورد گذرنامه ام که هنوز ۲۵ سالست گذرنامه بمن نمی دهند. چرا؟ چونکه می خواهند بزور من ازدواجم را اسلامی ثبت کنم٬ اما بنده دزدواج اسلامی را فاحشگی زن می دانم و اصلا من مسلمان نیستم و دین من بخودم مربوط است نه به چند چوپان بنام دیپلمات.

در خاتمه بشما سفیر گرامی خاطر نشان می کنم که: ؛ ما چیزی از شما نمی خواهیم. ما حتی همان گذرنامه خودمان را هم نمی خواهیم. ارزشی ندارد گذرنامه جمهوری اسلامی...و من درین کشور ازدواج کرده ام و دو پسر هم دارم... .. و حیخداوند شما هم نمی تواند مرا ازین کشور اخراج کند ....بله خداوند ما هم نمی تواند مرا ازین کشور اخراج کند اگر صد نفرتان را هم بکشم من درین کشور خواهم مرد....
و جسدم را هم گفته ام یا بسوزانند و یا بدهند به بیمارستان ها برای تعلیم کالبد شکافی...
بله این وصیت من است بفرزندام.


شما سفیر گرامی مسؤل تنبیه این رضا سپاسی هستید زیرا شما بگفته رضا سپاسی بمن فحش ناموس داده اید.

تلفن خداوند را هم پاسخ نخواهم گفت از سفارت شما.......کسی بمن زنگ نزند بی زحمت...خیلی دیر است......

و شما پاپش درست کن ها بکوشید ببینم چه غلطی می کنید. من آماده مردن هستم پفیوز ها مرا از چه می ترسانید؟

کسی بخانه من آمد نشناخته ٬درین جا دوربین هست٬ که شما وارد شده اید٬ ترس پاسینگ... و من هم حق دفاع دارم از خود. و همسایگانم ۳۲ آپارتماند شامل ۴ وکیل. بانک که دوربین دارد. و دو ارتشی و غیره و همه مطع هستند از درگیری من با سفار و جمهوری اسلامی. ۱۲ نامه هم به سنای فیلیپین نوشته ام و ادارت دیگر که تروریس های جمهوری اسامی مراتهدید کرده اند.

حالا بگذریم از ۵۰۰ نفر فامیل های همسرم و پسرم که مدل است و در تلویزیون ها هم بیسار محبوب....

ما بیش از آنچه هستیم بالا تر نگفته ایم و آرزویم آزادی ایران است و مردمان گرامی همونم.

درود بر شما. و ابدا هم عصبانی نیستم و یک جوک هم برای شما بگویم.
-------------
دیشب خواب دیدم با خداوند بستنی می خردم که که دیدم یکمرتبه خدا کفری شد و گفت: مارشال دو راه داری٬ یا برو ایران یا برو جهنم. فرمودم خدا جان بدو بدو در جنهنمو وا کن که بپرم توش....معطل نکن خدا جان..
خدا خندید و گفت: شخی کردم مارشال جان اصلا من بهشتو بنام تو افتتاح می کنم خوش تیپ...
فرمودم مرسی خدا جان. ...فرمود ول کام مارشال جان.

به این میگن رابطه....برید یاد بگیرید....

to marylove
yes all Iran is beautiful but the danger is the regime. you could see sadness in the face of Iran upon arrival. cheating in market places, selling things to foreigners and put drugs in them to set you up by police, or kidnap you ,,,,that is why you got to be careful. read in the news how they abducting foreigners,,especially those country close to u,s, a,,,,

i give you advice as one of my relatives for i married here for more than 33 years.

poem
joke ha
--------------

فال امشب مارشال شکوه: البته خب درود هم بر حافظ اما اینگونه غزل ها کار من نیست. کار من اشعار حماسی و ملی و جنگی است.
باز همان فال قدیمی آمد لامصب...
هی که می گشایم فال همین آیدم باز

ای پادشه خوبان داد و عربده از غم تنهائی
مارشال جگرش خون شد کی پس تو می آئی؟ ( ای بابا)

هر روزه پریشانم در دایره مینا
چون منع کنند ما را از ساغر مینائی

هر دم پی یارم من در حسرت دلداری
گریان و پریشانم در گوشه تنهائی

اینجا همه صوفی اند و فرزانه نمی بینم
اینجا همه گریانند در صبر و شکیبائی

زن عمامه مشکین خونین جگرم می ده
با پاره کنم تنبان زین صوفی فحشائی

دیشب گله صوفی بر خلق همی کردم
گفتند که در آریمش تنبانک رسوائی

یارب به که شاید گفت این نکته که در ایران
لطفی بکسی ننمود این آخوندک حزب اللئی

مارشال که زده ست فالی از حافظ شیرازی
بجان پدرم حالش خیلی گرفته ست تو نمیری......باور بفرمائی..

به به به....

غزل به این میگن

POEM FOR IRANIANS
بنام دلیران این سر زمین
بسوگند بدرگاه جان آفرین

نخواهم ز خود هیچ اندر سپهر
بجز خاک ایران و دوستان بمهر

منم مارشال رستم صد سخن
نگویم یکی یاوه اندر دهن

همه جانم ایران بود ای پسر
تو ای دختر پارسی تاج سر

بکوشیده ام اندرین روزگار
بوجدان پاکی که داده م پروردگار

--------------

نه مزدور چپ بوده ام نی براست
نه ساندیس خوم من به چاست

نه بیگانه دیدم که همراه شوم
نه زر را بدام که گمراه شوم

به اندیشه و پیکر خویشتن
همه روزه کوشیده ام پیشتن

NOTICE
امیدوارم کتاب اسلامی توی این کتابخانه مشهد نباشه چون من محارب هستم. من مفسد فی الارض هم هستم. من هر روز دوسه کیلو گوشت چرخ کرده را می گذارم زیر آفتاب که فاسد بشود و فساد کنم در زمین....آشغال ها را هم پرت می کنم وسط خیابون و لاستیک ماشین هم آتش می زنم که فساد کنم.

بجان پدر مصطفی راست میگم.
----------------------

مطلب دیگر آنکه وصله زدن کار فرقه شیعه هست. تهمت زدن کار اصلی مدمان شیعه هست. سنی ها هم همینطور٬ اما نه اندازه شیعه ها.

تا سخنی بگوئی می شوی اسرائیلی و می شوی آ مریکائی.....تا حرفی بزمی می شوی مزدور.

بشرافت هر چه انسان رستکار است و بوجدان پاک سوگند که من هنوز یک اسرائیلی را ندیده ام. حتی یک آمریکائی دوست صمیمی ندارم مگر در اینترنت.

اما این سفارت و جوجه هیش وصله پشت وصله تهمت پشت تهمت. افترا پشت افترا. چرا؟
چون حریف نیستند..مرد میدان نیستند. منطق نمی دانند وجدان ندارند... ای داد بیداد

TO MY COUNTRYMEN
مزخرف ترین آهنگی که شنیدم این آهنگ است: ؛ اسلحه ات را زمین بگذار٬ ؛ ......یعنی بمیر و از خودت دفاع نکن......یعنی با پاسدار جنایت کار صلح کن که ترا با اسلحه می کشد.....یعنی بیا با رهبر بی شرف بیعت کن....

عجب سخن یاوه ای است درین آواز......من بر شجریان درود می فرستم اما مسلمان است با عقاید مذهبی و مسلما تحت فشار این آهنگ را ساخته.....ار من جای او بودم ابدا نمی گفتم چنین یاوه ای.....

Philippines is the best democratic county
I say this because i am living here for 34 years, because my wife is a filipina, because i have two kids born here, because i enjoy freedom here, and a county worth living, worth dying.

i want that Philippines will not be a safe heaven for Iranian terrorist ( Hezbollah) , and Philippines will not be a school for terrorism such as AL MUSTAFA SCHOOL, in Mkati, and teach the inocent women prostitution such as temporary marriahe which is a practice in Shiite section of Islam.

THIS REGIME OF IRAN SHOUTING ALOAD THAT FILIPINO LADIES ARE PROSTITUTES, AND DO NOT STAY THERE, BUT THEY ARE THE ONE PROMOTING PROSTITUTION HERE, THEY ARE THE ONES WHO TEACH TERRORISM HERE. I CAN PROVE IT IN PHILIPPINES SENATE, IN THE ENTIRE NATION THAT IRAN IS A TERRORIST STATE, SO THE EMBASSY

یک اخطاره و گوشزد به ایرانیان مقیم فیلیپین/ notice
شما جوانان ایران تربیت شده و ندید و بدید زیاد خودتان را دالاندار سفارت نکنید.
شما ها اگر شرف داشتید٬ اگر تخمه پدرتون هستید٬ اگر مادران صیغه ای نیست خب زیاد ملق نیندازید و از سفارتی ها دفاع کنید و چرند بنویسید.

شما ها هنوز روی زمین سفت جیش نکردید. هنز چند نفرتونه توخیابون نپوشیدند با روزنامه که شلال شدید روی زمین...

ما تصمیم مصمم بر جنگ گرفته ایم تا آخرین قطره خون. تا آخرین نفس. و شما جوجه ملاه ها و سوسول های بی بخا اگر موی داغ ما بشید خودتونو بد خت کردید.

ما در تمام دانشگاه ها توسط مردمان فیلیپین عکس های شما را دریم. ما حتی دوست دختر های بعضی از شما ها را می شناسیم. ما به مقامات فیلیپین هم نوشته ایم.

جای زندگی شما را می دانیم. جای تفریح شما را می دانیم. پس درین جا زیاد ملق نیندازد که مادرانتان لباس سیاه ابدی بپوشند.

ما از جان خود مایه گذاشته ایم برای آزادی ایران. ما نه مجاهد نکبت هستیم و نه حزب اللهی نکبت. سلطنت طلب هم نیستیم. ما سعادت و سربلندی ملت ایران را می خواهیم. ما که پیره مردیم و شغلی نمی خواهیم...

مردمان دنیا بخاطر دیگران حتی جان خودشان را از دست می دهند آنوقت شما حاضر نیستید از خانواده و خواهر و پدر مادر خودتان دفاع کنید؟

نه شما را بخدا وضع ایران خوب است؟ مردم آزادی دارند؟ گرسنه نیستند؟
حالا شما شاید بچه آخوند و بچه مزدور باشید و با پول دزی اینجا آمده اید٬ اما ۹۰ در صد مردمان بیچاره ما در خوف و وحشت و گرسنگی و زیر چاقو لباس شخصی ها هستند. شا ودان ندارید؟

اگر دارید خب اقلا خفه بشوید و زوزه نکشید. منظورم با همه شما نیست.البته هستند بین شما جوانمردان سلحشور و شجاع و ما به آنها درود می فرستیم که شما را زیر نظر دارند.

من امروز نام ۷ نفر ازمزدوان شما را با عکس هایشان در دست دارم. و ببینید چه بلائی بسرشان خواهد آمد؟

ما آدم کش نیستیم ....ما فرهنگی هستیم و با قلم می جنگیم در اول٬ اما اگر بر علیه ما سخنی پرانیدید و باعث کاری شدید ما هم طبق وجدان با شما عمل می کنیم.
این یادتان باشد.....

خوش بود گر محک تخم مرغ آید بمیان
تا بفهمید که اندر شما تخمی نیست...

و درود بر مبارزین یل ایرانی

بچه مزدورا گوششاشانه باز کنند تو مانیلا
شما همه تون جاسوس کثیف سفارت هستید و ننه های خودتونه هم میدید برا این رژیم و اگه مردید عکساتون بزارید ببینید چند روز دیگه زنده هستید نامردها...حرف بد به مارشال شکوهی بزنید چندتاتونو نفله می کنم واسه اخطار بشما. و این سفارت هیچ گهی هم نیستند....

شما جوجه ملا ها چی میگید.ک......ها

TO IRANIAN TERRORIST/ AND OTHERS
بنام خداوند جان و خرد
که این نامه را بد نگه ننگرد

منم مارشال رستم هر سخن
بگویم شما در درین انجمن

اگر کج بگویم گژی نام من
اگر یاوه گویم سزاوار من

نوشتم ز آغاز این تازان
که کردند بر ما هزاران زیان

چو اشتر بریختند برِ کشورم
بکشتد و بردند همه افسرم

همه شه بدیم ای پسر
تو ای دختر تاج سر

نکردند اینگونه بر ما جفای
نکشتدمان در پی هر خدای

چو این تازیان آمدن در سرا
بکشتند و سوختند هم ترا هم مرا

ندانند نیکی بگفتارشان
به ادیشه و هم بکردارشان

نه مهر دارندمان در را
نه دل ها بجویند از بلا

چو اینگونه آمد به پیش
چه راهیست ما را به پیش؟

چو اینگونه ما را پریشان کنند
ستوران بفرمان برِ ما کنند

پلیدی نشانند بتخت گهر
بکوبند فرزانگان را چو خر

چه باید کنیم اندرین روزگار ؟
بجزجنگ راهی نداریم بکار

همه رستم زال بودیم به اسب
بشمشیر و گرز روز و شب

کنون وقت جنگ آمده ست ای پسر
بجنگ از برِ خواهر و هم پدر

بکوشیم و مردی بکار آوریم
جهان پیش < سد علی > تنگ و تار آوریم

منم مارشال خاک پای شما
شوم کشته اینک براه شما

اگر نام مردی تو دار نشان
بکوشیم و بکوبیمشان


بله اگر مردید و نشان مردانگی دارید خب من جلو و بگذار من اول کشته بشوم برای نجاتمینهم از تخم و ترکه تازی....


شما چکار قیافه و ریخت و سواد و فرزانگی من دارید؟

چو من افسرم سر بفرمان جنگ
نترسم ازین ناجوانمردان ننگ

بنام خداوند جان و خرد
پلیدی برد نیکیمان آورد

مخلص یلان و رستمان ارجمند
امارشال شکوهی....
--------------

سفارتی ها ومزدوران گوش کنید:

از الله شما هم نمیترسم. از تمام مسلمانتان مزدور شما هم نمی ترسم....از تمام پاپوش دست کردن ما هم نمی ترسم. من زندان هم که بیفتم پدر شما را با قلم در می آورم٬ دنیا هم می داند که جز جمهوری اسلامی و مزدوران نامردش هیچ کس کاری با من ندارد...

جلوی مطبوعات و ایترنتر را که نمی توانید بگیرید؟
جلوی بستگانم را درین کشور که نمی توانید بگیرد و از گلوله هم که سریع تر نیستند فرزندانتان؟ زنانتان......فامیل هایتان در ایران؟

شما قلم و جرئنت قلم را ست کم گرفتید و ب رضا سپاسی دخر فروش اعتماد کردید و ا و هم خب موفق شد که فتنه ایجداد کند....بسار خوب تفضبل...


حالا کجاشو دیدید؟ هنوز دست بکاری نزدم که تنبانتان لرزید......صبر کنید باشه....